صنعت فناوری اطلاعات در ایران در حال گذار جدی است. از یک طرف، نیاز روزافزون به خدمات دیجیتال، بانکداری الکترونیک، فینتکها، دولت هوشمند و اپلیکیشنهای مبتنی بر داده، تقاضای گستردهای برای زیرساختهای پایدار و امن ایجاد کرده است. از طرف دیگر، محدودیتهای سیاسی و اقتصادی، تحریمها، نوسانات ارزی و محدودیت دسترسی به فناوریها و تجهیزات روز، چالشهای عمدهای پیش روی بازیگران این حوزه قرار دادهاند. نیروی انسانی متخصص، یکی از مهمترین سرمایههای صنعت است، اما مهاجرت نخبگان تهدیدی جدی محسوب میشود. همزمان، فشار برای رعایت استانداردها در حوزه امنیت سایبری توسط مراجع امنیتی کشور با هدف مدیریت خدمات و حفاظت از دادهها افزایش یافته است.
در این شرایط فناوری اطلاعات کشور ناگزیر به تکمیل رایانش ابری، خودکارسازی، هوش مصنوعی، و اینترنت اشیاء جهت افزایش امنیت و حفاظت از داده، کاهش هزینههای عملیاتی و نیروی انسانی، افزایش بهرهوری، و کاهش وابستگی به فناوریهای غیر بومی است. به این ترتیب هر شرکتی که نتواند همگام با این روندها پیش برود، بهسرعت رقابتپذیری خود را از دست خواهد داد و مورد اعتماد مشتریان بازار نخواهد بود.
درحالی که کشورهای منطقه بهخصوص امارات و عربستان سرمایهگذاریهای جدی در این حوزه انجام میدهند، کشور ما در تحقق برنامههای توسعه زیرساخت ارتباطی فیبر نوری و مراکزداده بدلیل تحریمها و محدودیتهای سرمایهگذاری دولتی موفق نبوده است و در نتیجه زیرساخت کافی برای بومیسازی فناوریهای روز دنیا محیا نیست. همچنین، موضوعات زیستمحیطی مانند مصرف بالای انرژی دیتاسنترها و کمبود برق در کشور از یک سو و بحرانهای اقلیمی مانند کمبود آب از سوی دیگر، بهتدریج به یک عامل تعیینکننده در طراحی و استقرار زیرساختها تبدیل شدهاند.
سیاسی
سیاستها و برنامههای کلان کشور در حوزه فناوری اطلاعات و شبکه ملی اطلاعات، و حرکت الزامی بهسمت بومیسازی فناوری در کشور فرصتهای بزرگی برای شرکتهای فعال در این عرصه ایجاد میکند. اما با وجود برنامههای بودجهبندی دولت، چالش تامین نقدینگی مانع انجام پروژههای زیرساختی و فناورانه تسهیلگر با پیشبرنده شده است. البته دولت قصد دارد تحت توافقات فناورانه با شرکتهای چینی در سند راهبردی 25 ساله همکاریهای مشترک ایران و چین تا حدی این عقبماندگی را جبران کند. از طرفی سرعت پیشرفت یا تحقق این توافقات با وجود احتمال بازگشت تحریمهای بینالمللی از طریق فعالشدن مکانیسم ماشه (اسنپبک) و در نتیجه ملاحظات سیاسی جدید و محافظهکارانه چین، در هالهای از ابهام قرار دارد.
ارتباطات، زیرساخت و عملیات فناوری اطلاعات در ذات خود بهشدت وابسته به زنجیره تأمین جهانی است. بنابراین شرایط سیاسی ایران و جهان تأثیر مستقیمی بر روی آن میگذارد.
- تأمین تجهیزات و سختافزار
- دسترسی به سرورها، استوریجهای اینترپرایز، تجهیزات شبکه یا نرمافزارهای اصلی مایکروسافت، اوراکل، و … بهواسطه تحریمها محدود یا غیرممکن هستند.
- سختافزار با واسطه وارد میشود در نتیجه قیمتها بالاتر، و پشتیبانی رسمی صفر است.
- استفاده از تجهیزات مستعمل یا تقلبی، یا حتی برندهای غیررسمی که احتمال بکدور و آسیبپذیری در آنها بیشتر است.
- استفاده غیرقانونی از محصولات سختافزاری، و نرمافزاری غیر اپنسورس، بهانه کافی برای اقدامات رسمی مخرب با دستورات دولتی توسط شرکتهای صاحب محصول را میدهد.
- تخصص و دانش
- شرایط سیاسی و اقتصادی منجر به خروج نیروهای با تجربه و مشکل در نگهداشت دانش شده است.
- محدودیت در شرکت در کنفرانسها، دسترسی به دورههای آموزشی، یا حتی استفاده از سرویسهای ابری خارجی، دسترسی به دانش جهانی را قطع کرده است.
- امنیت سایبری
- تنشهای ژئوپلیتیک اغلب باعث افزایش حملات سایبری میشود. حمله به زیرساختهای فناوری، انرژی یا مالی.
- اشتراک آسیبپذیریها و حفرههای امنیتی روز با شرکتهای بینالمللی غیر ممکن است.
- محصولات امنیتی داخلی یا چینی در دسترس هستند که ممکن است سطح بلوغ پایینتری داشته باشند.
اقتصادی
عدم امکان صادرات فناوری به کشورهای منطقه (MENA) توسط شرکتهای خصوصی، یکی از فرصتهای مهم جهش اقتصادی در کشور را متوقف نموده است. در نتیجه موضوع بهبود تعاملات بینالمللی ایران و جذب سرمایهگذاری خارجی و تقویت دیپلماسی اقتصادی، گسترش روابط جهانی و بهرهگیری از فرصتهای بینالمللی مسیر توسعه و ثبات اقتصادی در برنامههای جدی دولت قرار گرفته است.
در این مسیر وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات معتقد است تحقق این اهداف صرفا با مشارکت بخش خصوصی میسر است، این در حالیست که سهم اقتصاد دیجیتال در کشور تنها 4.9 درصد است که دولت تحقق 10 درصدی را در برنامه خود دارد. دیمیتری باکانوف، رئیس آژانس فضایی روسیه (روسکاسموس) اعلام کرده است که این کشور با بهرهمندی از ظرفیتهای بخش خصوصی در حال توسعه سیستمی مشابه سیستم ارتباطات ماهوارهای استارلینک آمریکایی است. این خبر یک پنجره بهرویکرد صحیح دولت حاکم در روسیه در مشارکت عملی در مسیر توسعه و تحول دیجیتال است.
- تأمین مالی و سرمایهگذاری
- تورم و کاهش ارزش پول ملی باعث میشه خرید تجهیزات اینترپرایز (سرور، استوریج، شبکه) سختتر و پرهزینهتر شده است.
- دولت چهاردهم بهطور جدی در حال افزایش سرمایهگذاری بر روی توسعه و بومیسازی فناوریهای روز دنیا مانند هوشمصنوعی، اینترنت اشیاء، و … است.
- زنجیره تأمین
- نوسانات ارزی و محدودیت واردات باعث تأخیر جدی در دسترسی به تجهیزات و رشد قاچاق و بازار خاکستری شده است.
- شرایط اقتصادی باعث شده است سازمانها بدلیل هزینه و ریسک بالای تامین سختافزار، تمایل بیشتری به استفاده از کلاد بومی نشان دهند.
- دستمزد و منابع انسانی
- اختلاف حقوق ریالی و دلاری باعث شده است نیروهای متخصص جذب بازار خارجی شدهاند و کشور با کمبود نیروی سنیور برای زیرساخت و عملیات مواجه است.
- اثرات منفی اقتصادی پساجنگ منجر به تعدیل نیروی انسانی توسط برخی شرکتها شده است.
اجتماعی
تغییر سبک زندگی مردم به سمت خدمات آنلاین، بانکداری دیجیتال و خرید اینترنتی، فشار فزایندهای بر سازمانها برای توسعه زیرساختهای قوی و پایدار وارد میکند. در همین حال، انتظارات جامعه نسبت به امنیت داده و کیفیت خدمات بالا رفته است. نیروی انسانی جوان و متخصص یکی از مزیتهای مهم کشور است، اما روند مهاجرت این سرمایه انسانی میتواند در آینده مشکلساز باشد. طبق اظهارات دستیار اجتماعی رئیس جمهور در ایران تمایل به مهاجرت به افراد با سن کمتر از 28 سال رسیده است که این یعنی بهزودی فرصت پرورش و حفظ نیروی کار متخصص آینده هم به شیب تندی روبه کاهش خواهد بود. همچنین طبق نظر وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات، زیستبوم دیجیتال کشور با موانع ساختاری روبهروست و فقر نیروی انسانی بهدلیل مشکلات معیشتی از چالشهای جدی در مسیر توسعه این حوزه است.
- نیروی انسانی و سرمایه اجتماعی
- مهاجرت و خروج نیروهای متخصص یکی از جدیترین چالشها است. زیرساختها با کمبود سنیورهای با تجربه مواجه شدهاند.
- فشار اجتماعی (تورم، دغدغه معیشت، نارضایتی) باعث کاهش تمرکز، انگیزه و بهرهوری نیروها شده است.
- اعمال الزامات و سیاستهای سختگیرانه سازمانها باعث دلزدگی نیروهای متخصص و سنیور شده است.
- فشارهای رسانهای از منظر سیاسی و اقتصادی بر ایران، باعث افزایش بیاعتمادی بین کارکنان و مدیریت در شرکتهای بزرگ فناوری شده است.
- کمبود نیروی متخصص باعث افزایش هزینه جذب و نگهداشت شده است.
- اعتماد عمومی و پذیرش فناوری
- در فضای اجتماعی ایران، بیاعتمادی به سرویسهای آنلاین (مانند اسنپ، دیجیکالا، ابرآروان، و …) افزایش یافته است. این بیاعتمادی بر روی توسعه سامانههای بومی و در نتیجه بومیسازی فناوری بخصوص در بخش B2C، اثر منفی بیشتری خواهد گذاشت.
- مردم به سرویسهای پایدار، امن و بیطرف اعتماد بیشتری خواهند کرد.
- فرهنگ سازمانی و مدل کار
- فشار اجتماعی باعث گرایش بیشتر به کارهای پروژهای کوتاهمدت و فریلنسری شده است.
- سازمانها برای جذب نیرو باید انعطاف بیشتری (دورکاری، ساعات شناور، امکانات رفاهی) داشته باشند.
- فرهنگ کار بیشتر به سمت بازسازی ملی شده است و سازمانها ناچارند از بهکارگیری ظرفیت بومی، دانشگاهها و حتی آموزش سریع نیروهای تازهکار استفاده کنند.
فناوری
تحولات پرسرعتی مثل گسترش رایانش ابری، عملیات هوشمند، و کاربرد هوش مصنوعی، فضای رقابتی جدیدی ایجاد کردهاند. سازمانهایی که بتوانند این فناوریها را بومیسازی و متناسب با محدودیتهای داخلی پیادهسازی کنند، مزیت رقابتی چشمگیری خواهند داشت. تجربه جنگ، ضعفها و آسیبهای زیرساختی را آشکار کرده و به دولت و بخش خصوصی فشار آورده تا تابآوری فناوری را افزایش دهند و فناوری امنیتی، ابری، و مقاومت دیجیتال به اولویتهای مهم تبدیل شدهاند.
با توجه به بخش سیاسی و اقتصادی از وضعیت کنونی و اشاره به گزارش خبرنامه پیوست در تاریخ 19 خردادماه 1404، شرکتهای گروه رایانهای و فعالیتهای وابسته به آن، نسبت سود به قیمت بیشتری نسبت به کل بازار سرمایه تجربه کردند و این نسبت در شرایط پساجنگ روبه افزایش خواهد بود. در شرایطی که توسعه فناوری بیش از پیش مهم شده است و حساسیتهای امنیتی افزایش داشته است، و تحریمها دست و پای ما را در رفع تهدیدها و دستیابی با فرصتها میبندد، لازم است توسعه راه حلهای بومی و مقاوم در برابر تحریمها را به یک فرصت تبدیل شوند. حرکت به سمت استفاده گستردهتر از رایانش ابری بومی یا بومیسازی شده، توسعه هوش مصنوعی، توسعه مراکز داده، و تولید یا مونتاژ تجهیزات زیرساختی از مهمترین اقدامات تلقی میشوند. اگر مدیریت شود، این دوره میتواند نقطه عطفی باشد برای تقویت استقلال فناورانه و کاهش آسیبپذیری در مقابل فشارهای بینالمللی و سایبری. اما بدون توجه به ریسکها و سرمایهگذاری مناسب، خطر بروز عقبماندگی فناورانه جدی وجود دارد.
- روند دیجیتالسازی و تقاضای بازار
- تقاضای کلاد داخلی، دیتاسنترهای بومی، و سرویسهای اختصاصی (برای بانکها، دولت، اپراتورها) افزایش قابل توجهی داشته است.
- نیاز به امنیت سایبری بهدلیل رشد حملات و افزایش وابستگی کسبوکارها به سرویسهای دیجیتال افزایش قابل توجهی داشته است.
- فشار روی عملیات برای پایداری 24/7، مقیاسپذیری و امنیت بیشتر شده است.
- نیاز به ابزارهای مانیتورینگ و خودکارسازی بیشتر شده است، در حالی که ابزارهای بینالمللی بهسختی در دسترس هستند.
محیط زیست
مصرف بالای انرژی دیتاسنترها و محدودیت منابع پایدار در ایران (بهویژه بحران برق و آب) فشار مضاعفی برای حرکت به سمت بهینهسازی مصرف انرژی و طراحی دیتاسنترهای سبز ایجاد کرده است. شرکتهایی که بتوانند در این حوزه نوآوری کنند، آیندهنگرانهتر عمل خواهند کرد.
- منابع انرژی و خنکسازی مراکز داده
- کمبود آب و افزایش دما هزینههای خنکسازی مراکز داده را بالا میبرد.
- محدودیتهای مصرف برق در تابستان یا بحران انرژی میتواند پایداری دیتاسنترها و شبکهها را تهدید کند.
- سرمایهگذاری در راهکارهای سبز مثل خنکسازی مبتنی بر هوای آزاد یا استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر افزایش یافته است.
- مکانیابی مراکز داده و شبکه
- بحرانهای زیستمحیطی باعث میشود انتخاب محل برای مراکز داده و تجهیزات حیاتی حساستر شود.
- توسعه دیتاسنترهای منطقهای در شهرهایی با آبوهوای خنکتر یا منابع پایدارتر اهمیت بیشتری پیدا میکند.
حقوقی و قانونی
الزامات امنیت سایبری، حفاظت از دادهها و مقررات مربوط به حاکمیت داده در حال سختگیرانهتر شدن است. سازمانها ناگزیرند برای ورود به پروژههای ملی، خود را با استانداردهایی مانند ایزو 20000 و ایزو 27001 منطبق کنند. این موضوع علاوه بر ایجاد هزینههای انطباق، یک عامل رقابتی نیز محسوب میشود، زیرا شرکتهایی که این استانداردها را رعایت نکنند بهسرعت از چرخه رقابت حذف خواهند شد.

