نقشپذیری فناوری اطلاعات در کسبوکارها با توجه به دستهبندی و سطوح سازمانها متفاوت است و شیوهها و رویکردهای خاص خود را میطلبد. آنچه مسلم است این است که نمیتوان یک نسخه واحد برای فعالسازی فناوری اطلاعات در تمام سازمانها پیچید. دنیای پیچیده فناوری اطلاعات تنها از یک مسیر نقش واقعی خود را در کسبوکار آشکار میکند: استراتژی
هر سازمانی که سیستماتیک اداره میشود، از چند استراتژی پیروی میکند. اما باید بررسی شود فناوری اطلاعات در کدام سطح از این نظام استراتژیک فعال شده است:
- در سطح ابزاری: آیا فناوری اطلاعات از طریق زیرساختها، میانافزارها یا نرمافزارها پشتیبان عملیات سازمان است؟
- در سطح عملیاتی: آیا اهداف فناورانه در اهداف استراتژیک سازمان جایی دارد؟
- در سطح استراتژی: آیا یک یا چند استراتژی سازمان، فناورانه است؟
تمایز میان این سه سطح، تمایز میان کارایی و تحول است. بسیاری از سازمانها در سطح ابزاری یا عملیاتی متوقف ماندهاند، و فناوری اطلاعات در آنها نقش پشتیبان دارد. اما در سازمانهایی که فناوری بخشی از استراتژی است، جهت حرکت کسبوکار توسط فناوری شکل میگیرد، نه صرفاً پشتیبانی شود. این همان جایی است که فناوری از ابزار به مزیت رقابتی تبدیل میشود.
شاید وقت آن رسیده است که پرسش فناوری اطلاعات چطور به ما کمک میکند؟ پرسش ما چطور باید کسبوکارمان را حول فناوری بازتعریف کنیم؟ طرح شود.
اگر شما رهبر فناوری در سازمان خود هستید، این پرسشها برای شماست:
- فناوری اطلاعات، امروز در کدام سطح از ساختار کسبوکار ما فعال است؟
- آیا تصمیمگیریهای کلان بدون داده و بینش فناورانه انجام میشوند؟
- اگر فناوری را از استراتژی حذف کنیم، چقدر از مزیت رقابتیمان باقی میماند؟